حجم سیاه دونده

ساخت وبلاگ

امروز با "ر" حرف می‌زدم، گفتیم خیلی وقته از ته دل فریاد نزدیم!

گفتم "فردا می‌زنم."

گفت "نمی‌تونی!"

گفتم "فردا رو کوه از ته دل داد می‌زنم و فیلم هم می‌گیرم :)"

تا دقایقی دیگر به سوی میامی می‌رویم، امید است بتوانم در خلوت یک کوه، فریاد‌های نزده‌ی این مدت را بزنم :)

حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 208 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 1:44

در معرض یه تصمیم‌گیری سخت و دشوار و حساس و سرنوشت‌ساز قرار دارم! چیزی که آینده‌ام تحت تأثیرش قرار می‌گیره!

تو تصمیم‌گیری کمکم کنین. به این صورت که من دستامو مشت می‌کنم، تو یکش "بله" است تو یکیش "خیر" حالا شما بگین راست یا چپ؟! ;)

توجه دارین که مسأله خیلی مهمه؟ پس کمال توجه و دقت رو در انتخابتون مبذول دارین :)

حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 207 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 1:44

نمی‌دونم این چه کاریه که آدم تو هر جمعی وارد میشه باید یه بیوگرافی از خودش بده؟ اگه کسی نخواد از خودش حرف بزنه باید کیو ببینه؟ امروز دو جا شغل و تحصیلاتم رو پرسیدن و هر دو جا حس ناخوبی بهم دست داد. اولی چون خودمو تو موقعیتی قرار داده بودم پایین‌تر از موقعیت شغلیم و دوست نداشتم کسی بدونه. دومی چون ب حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 219 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 1:44

ازتون متنفرم، منزجر کننده‌این. اُف بر شما! اُف بر شما! اُف بر شما!اُف بر شما بخاطر اشک امروزم تو اتوبوس، بخاطر اشک چند سال پیشم تو اتوبوس، بخاطر این صحنه‌هایی که می‌سازین و تعفن ازشون می‌باره و ما تماشاچی‌گرانه نگاه می‌کنیم، اُف بر شما با اون لباسی که پوشیدین، اُف بر شما با اون مقامی که اشغال کردین حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 206 تاريخ : چهارشنبه 28 تير 1396 ساعت: 1:44

یه حس ناخوب نشسته روی دلم. حس می‌کنم یه بازی بیخوده که قبل از شروع تموم شده. امیدوارم اگه این حس‌ها واقعیت دارن، این بازی درجا متوقف بشه. حتی برای یک ثانیه دیگه هم ادامه پیدا نکنه. هیچ‌کس ترحم نکنه، هیچ‌کس احساس حقارت نکنه، هیچ‌کس مجبور نشه وسط راه به اجبار اعتراف کنه یا بهانه‌های واهی برای ختم باز حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 220 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 18:20

بفرمایید عصرانه‌ی شبانه :)

حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 225 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 18:20

کلیک اولی هدیه‌ی تولدمه، از همون دوست مذکور چند پست قبل که گفتم برای هم کادو می‌گرفتیم :) دومی از استاد محترمم هست که من ازشون شرمنده هستم و نمی‌تونم باهاشون روبرو بشم. چون مصادف با شروع دانشگاه، به یک علت واهی، به طور ناگهانی دیگه کلاس نرفتم و حتی خداحافظی هم نکردم! بقیه فکر می‌کنن علت نرفتنم دانش حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 209 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 19:38

تصمیم گرفتم این بار چشمامو باز نگه دارم. به فِرِز و مته و دریل و بیل و کلنگشون نگاه کنم و نترسم :) تو یونیت بچه‌ها خوابوندنم! سر بی‌حسی زدن چه کولی بازی‌ای درآوردم! قبلش البته، حین و بعد تزریق آروم بودم چون واقعا درد نداشت. موقع شروع فِرِزکاری گفت "هر وقت دردت گرفت، دست چپتو بیار بالا تا کارو مت حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 193 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 19:38

+ ماده مؤثره‌اش چی بود؟ × دلتا نُه تترا هیدرو کانابینول به ... نگاه می‌کنه و می فهمم سوال کلی نبوده و مخاطبش اون بوده. + اصلا حواسش نیست! _ چرا، همین دلتا نُهه دیگه. انگار خودش می‌دونه در هر حالتی حواسش فقط به اونه. انگار می‌دونه محو صداشه، می‌دونه فقط می‌خواد بهش نگاه کنه. می‌دونه و گاهی به روشم حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 219 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 19:38

جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۶، ۰۹:۳۱ ب.ظ با دیدن کنکوری‌ها و تلاششون دلم می‌خواد منم کنکوری باشم :) دلم می‌خواد تست بزنم و درصد بگیرم. برنامه بریزم و عمل کنم. کلاس کنکور برم و کتابخونه. آزمون بدم و سعی کنم ترازم رو ببرم بالا. در واقع هررر کاری پنج سال پیش نکردم بکنم. خوب من اصلا شبیه کنکوری‌ها نبودم و الا حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 226 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 19:38

ته‌چین می‌پزونیم :) مثلا این بار زیرش گل کشیدم! می‌خواستم طاووس بکشم، بلد نبودم :( دیروز هم چیز کیک و چیکن استراگانوف درست کردم. پیتزا، دلمه، فلافل و... اینا غذاهاییه که فقط من می‌پزم تو خونه. بقیه من جمله مامان دوست دارن، ولی هیچ‌وقت مبادرت به پختش نکردن و نمی‌کنن. بنابراین هر دو سه چهار پنج ش حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 224 تاريخ : يکشنبه 18 تير 1396 ساعت: 19:38

از سر کار اومدم. مامان شیر گرم کرده بودن. رفتم تو اتاق نشستم. مامان صدا زدن که "بچه‌ها! بیاین شیر و 'بوسراق'* بخوریم." برخلاف همیشه که شیر نمی‌خورم، این بار رفتم که بخورم. اما دیدم فقط چهار تا لیوان شیر ریختن! یعنی مامان، آقای و دو تا داداشام! منم قهر کردم و الان باز تو اتاق نشستم. اصلا من قهرم تا روز قیامت :|

الان صدام می‌زنن برم غذا درست کنم، مثلا قهرم ها!

* یک نوع شیرینی خانگی.

حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 232 تاريخ : شنبه 10 تير 1396 ساعت: 5:34

خدایا سلام بی مقدمه میگم، دوسِت دارم. تو تنها کس منی، اغلب که چه عرض کنم، تقریبا هیچ‌وقت حواسم به این موضوع نیست. نمی‌فهمم، یادم میره. یادم میره فقط تو کس منی. وقتی هیشکیو نداشتم، من بودم و تو، بهم گفتی می‌خوام با چند نفر شبیه خودت آشنا بشی. بهم پدر دادی، مادر، خواهر، برادر، دوست، همسر، فرزند. بهم حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 212 تاريخ : شنبه 10 تير 1396 ساعت: 5:34

اولین جمعه‌ی بعد ماه رمضون و اولین جمعه‌ی تابستون بود. برای ما که دیگه درس نمی‌خونیم البته فرقی با بهار و پاییز و زمستون نداره. صبح بعد صبحانه جمع کردیم رفتیم کوهسنگی. من و هدهد بار دوم بود می‌رفتیم، بقیه بار اول!!! بنظرتون من تو این عمر بیست و سه چار ساله چقد از مشهدو گشته باشم خوبه؟!؟! تابستون اگ حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 227 تاريخ : شنبه 10 تير 1396 ساعت: 5:34

من یک مرض دارم به نام "بو". جدیدا باز عود کرده! یک استادی داشتیم که با خانواده ساکن انگلیس بود ولی می‌آمد و به ما درس می‌داد. در همان حیطه‌ی تدریسش با سواد بود. به دانشجوها به چشم خنگ‌های حیف نون نگاه می‌کرد و این نگاه به طور مستقیم عنوان هم می‌شد. گاهی خیلی شیک ما را خنگ خطاب می‌کرد. جلوی مراجع و حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 221 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 3:52

هشدار! این پست شامل غرغر فراوان است! حقیقتش خسته شدم، مامان و آقای، هر کاری داشته باشن منو صدا میزنن. می‌دونم و بارها هم بهم گفتن، آدما معمولا از کسی کمک میخوان که بی منت‌تر کارشونو انجام بده، منم سعی میکنم اینطوری باشم، ولی خیلی هم موفق نیستم. بعضی وقت‌ها از بس پشت سر هم اسممو صدا میزنن، به مامان حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 226 تاريخ : دوشنبه 5 تير 1396 ساعت: 22:50

چیزی که در این تصویر می‌بینید، لاین موتورسوارهای شهر ماست که متأسفانه گاهی اتوبوس‌های BRT قانون رو زیر پا گذاشته و ازش عبور می‌کنن! می‌خواستم مثلا از حرم عکس بگیرم، اصلا معلوم نیست! ایشون هم شاسخین هدهد می‌باشند که بنده عمل جراحی پیوند مو (از یه خرس دیگه) روش انجام دادم و خدا رو شکر پیوند هم کامل حجم سیاه دونده...
ما را در سایت حجم سیاه دونده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9monologue9 بازدید : 206 تاريخ : دوشنبه 5 تير 1396 ساعت: 22:50